برای کسانی که در سال 2014 از جان ویک
لذت بردند، اکران دومین قسمت از این مجموعه، هیجانانگیز به نظر میرسد؛
خصوصا این که اثری یکپارچه و پیشرفتی نسبت به قسمت اول محسوب میشود
(ظاهرا به دلیل استقبال بیش از حد مخاطبان و فروش عالی در گیشه، سومین قسمت
هم در راه است). تمام نکاتی که فیلم اول را حداقل برای طرفداران دوآتشهی
ژانر اکشن تماشایی ساخته بود، در این فیلم نیز وجود دارد: سکانسهای اکشن
منحصربفرد، کمترین زمان مردهی ممکن و شوخطبعی بجا و مناسب. "جان ویک:
فصل 2" را نمیتوان کمدی-اکشن تلقی کرد ولی میتوان گفت چندان خودش را جدی
نمیگیرد. خوشبختانه این فیلم دنبالهی آبرومندی است.
گویی
گذر زمان تواناییهای «کیانو ریوز» را در هنر بازیگری جلا بخشیده. ریوز که
ظاهرا با اسکار بیگانه است نقشی مانند جان ویک را، که نیازمند فعالیت
فیزیکی بیش از حد میباشد، با اعتماد به نفس ایفا کرده. او دائما در حال زد
و خورد است. با تماشای جان که مدام آدم بدها را لت و پار میکند یاد و
خاطره یک بازی ویدئویی برایم زنده شد! در سکانسی، مهمات جان تمام میشود و
حال او باید از دست دشمنانش فرار کند؛ گیمرهای حرفهای بارها این صحنه را
تجربه کردهاند. "جان ویک: فصل 2" بر اساس بازی ویدئویی نیست اما میتواند
منبع اقتباس خوبی برای ساخت بازی باشد.
در
مقدمه فیلم، جان به یک سری از کارهای ناتمامی که از قسمت قبل باقی مانده
میپردازد. حال نوبت به ماجرای جدیدی است. قهرمان فیلم میخواهد از
بازنشستگی و زندگی آرامش لذت ببرد، اما همکاران قدیمیش دست از سر او
برنمیدارند. او به رئیسی به نام «سانتینو دانتونیو (ریکاردو اسکامارسیو)»
بدهی دارد. هنگامی که سانتینو از او کمک میخواهد و او دست رد به سینهاش
میزند، به عنوان یک زهر چشم کوچک، خانهی جان را منفجر میکند. جان در
دیداری با دوستش «وینستون (یان مکشین)» از وجود سندیکای مخفیانه و
تبهکارانهای مطلع میشود و وینستون به او توصیه میکند که بهتر است
پیشنهاد همکاری را بپذیرد و این به معنی ترور خواهر سانیتنو، «جیانا
(کلودیا گرینی)»، است که منجر به واکنشی خشونتآمیز خواهد شد. سپس جان
درمییابد که برای در دام انداختنش یک جایزه 7 میلیون دلاری تعیین شده و
تمام زنان و مردان جایزه بگیر در نیویورک به دنبال او هستند. بزرگترین
دشمنان جان را، نوچهی لال سانتینو که زنیست به نام «آرس (روبی رز)» و
محافظ شخصی جیانا، «کاسیان (کامن)» تشکیل میدهند.
"جان ویک: فصل 2" همانند قسمت اول سراسر خون، آدرنالین، امحا و احشای بیرون آمده و استخوانهای شکسته شده است. صحنههای اکشن متعدد و پرانرژی فیلم، به شیوهای جذاب و منسجم طراحی شده که کاملا توجه بیننده را جلب خواهد کرد...
«چاد
استاهلسکی» کارگردان، لحن فیلم اول را حفظ کرده که به این معنی است، تنها
آنهایی که ذائقهشان با خشونت مفرط دمساز است با دیدن این فیلم حسابی سر
ذوق خواهند آمد.
"جان
ویک: فصل 2" همانند قسمت اول سراسر خون، آدرنالین، امحا و احشای بیرون
آمده و استخوانهای شکسته شده است. صحنههای اکشن متعدد و پرانرژی فیلم، به
شیوهای جذاب و منسجم طراحی شده که کاملا توجه بیننده را جلب خواهد کرد.
رویکرد فیلم به توانایی جان در پشت سر گذاشتن صفِ به ظاهر بیپایان دشمنان،
آن هم با یک چشم به هم زدن، شوخطبعی موجود در این موقعیتِ ابزورد و پوچ
را به رخ میکشد و به بیننده اجازه میدهد با این شوخی همراه شود. جنس و
سبک اکشن پرانرژی فیلم بیشتر به فیلمهایی همانند یورش میماند تا سبک مرسوم آن که در فیلمهایی چون تریپل اکس: بازگشت ژاندر کیج (به عنوان یک نمونه اخیر) شاهد هستیم.
روبی رُز و کامن دشمنان قابل توجهی برای جان ویک هستند که قسمت دوم با حضور آنها جذاب شده...
"جان
ویک: فصل 2" به اندازه کافی سکانسهای برجسته دارد. نمایش پایانی که در
تالار آینه رخ میدهد، شامل حقههای تصویری متعددی است. صحنه درگیری در
گوردخمهها بیرحمانه و پرقدرت است. و برای ذکر یک سکانس آرامتر، صحنه
مکالمه مخفیانه جان با آن پیشکار را به یاد بیاورید که در مورد انتخابهای
خود با او مشورت میکند.
اگر
قرار باشد این تیم خلاق برای بار سوم گرد هم بیایند و اثری به سرزندگی دو
فیلم قبل بسازند، منی که غالبا میانهی خوبی با دنبالهها ندارم، بالشخصه
به عنوان یک تماشاگر مشتاقانه انتظار جان ویک سوم را خواهم کشید...
جان
ویک مردی انزواطلب است که هیچ نوچهای ندارد. او دارای دشمنان زیاد و
متحدان کمی است. مهمترین یاورش را میتوان کاراکتر وینستون با بازی مکشین
عنوان کرد؛ «جان لگویزمائو» و «لنس ردیک» هم نمایش مختصری دارند. شاید
نتوان اسکامارسیو را بدمن چندان موفقی دانست اما روبی رُز و کامن این خلا
را جبران کردهاند. سکانسهای مبارزهی جان با این کاراکترها نفسگیر است.
شاید از نکات جالب فیلم بتوان به حضور کوتاه «لارنس فیشبورن» اشاره کرد که
پتانسیل زیادی برای کسب نقشی بزرگتر در قسمت سوم دارد (و بله یک شوخی ماتریکسی هم در فیلم وجود دارد که البته چندان آشکار نیست).
"جان
ویک: فصل 2" با یک شبهداستان جالب به پایان میرسد که تقریبا میتوان
سمت و سوی آن را تشخیص داد. ولی فیلمسازان با زیرکی فیلم را به گونهای
خاتمه دادهاند که اگر به موفقیت مالی نرسد، بیننده در پایان احساس نکند که
فریب داده شده. همانند شوالیه تاریکی، این فصل به اتمام رسیده
اما همچنان میتوان انتظار ماجراهای بیشتر را داشت. اگر قرار باشد این تیم
خلاق برای بار سوم گرد هم بیایند و اثری به سرزندگی دو فیلم قبل بسازند،
منی که غالبا میانهی خوبی با دنبالهها ندارم، بالشخصه به عنوان یک
تماشاگر مشتاقانه انتظار جان ویک سوم را خواهم کشید.